علیرضا پزشکپور
از آنجاییکه هر تغییر و تحول و بدعتی برای اینکه بخوبی در میان جامعه ای سازگار شود باید با فرهنگ و آداب و رسوم و عادات آن ملت هم آهنگ باشد،لذا تغییر ساعت رسمی کشور هم درشش ماه اول سال از این قائده مستثنی نیست و با فرهنگ ایرانی و اسلامی کشورمان به دلایل ذیل در تضاد میباشد.
۱-اگر بعضی کشورها بخصوص در غرب ،ساعت تابستانی دارند.بخاطر آنست که در آن کشورها ، گشایش ادارات و مغازه ها ساعت ۹ الی ۱۰ صبح می باشد و اگر وقت، یک ساعت هم به جلو کشیده شود، آنها برای رفتن به محل کار در روشنائی به سرکار خود میروند، ولی در ایران ساعت شروع ادارات حدود ۷ صبح می باشد و با کشیدن ساعت به جلو در واقع ساعت شروع کار میشود حدود ۶ صبح و با توجه به اینکه حدود یک ساعت هم برای نماز و کارهای انفرادی و صرف صبحانه و آماده،شدن برای خارج شدن از منزل و نیز حدودیک ساعت وقت برای جابجایی و حمل و نقل صرف می شود لذا ساعت ۵/۴ صبح اصلی از خواب برمیخیزد که در ماههای فروردین و اردیبهشت و اواسط مرداد ماه و شهریور و اواسط مردادماه و شهریور ماه آن موقع هوا تاریک هست یعنی ادامه مطلب کلیک کنید….
باید کارمندان و کارگران و دانش آموزان که شش ماه پاییز و زمستان را که در تاریکی از خواب بر میخواستند در شش ماهه بهار و تابستان بخصوص سر کار میروندفروردین و اردیبهشت و مرداد و شهریور باز هم در تاریکی از خواب بلند شوندکه این مسئله باعث خستگی و فشار براعصاب میشود بویژه برای کسانیکه سرویس دهی زودتری باید داشته باشند مانند رانندگان واحد و بعضی از کسبه که اینها باید زودتر از بقیه مردم به سرکار روندکه برخاستن از خواب آنها میشودحدود ۴ صبح واقعی، و چه ایرادی داردمدتی از شش ماهه اول که روز ها بلند تر هست ، مردم در آن فرصت ،صبحانه ی دلچسب تری میل کنند و نرمش و ورزشی بنمایند و خرید نان و سبزی و شیر انجام دهند و سپس راهی محل کار خود شوند که فرقی بین تابستان و زمستان باشد و همچنین تنوعی یعنی در تمام طول سال مردم با عجله و در تاریکی برای رسیدن به محل کار آماده نشوند، چون به محض اینکه روزها شروع به بلند شدن میکند، زمان را یک ساعت به جلو میکشید و باز مجددا مردم برای آماده شدن به تاریکی می افتند.
۲-مردم با اوقات شرعی خوگرفته اند یعنی عادت دارن نماز حول و حوش ساعت ۱۲ بخوانند و نهار را هم طریق و با ساعت جدید چون اذان ظهر به حدود ساعت ۱ بعدظهر می افتد، از این رو نظم کارها بهم میخورد و یک نوع نابسامانی بوجود می آید و همچنین افراد جامعه ما برای ادای فریضه نماز عادت دارند که اذان صبح برای خواندن نماز ازخواب برمیخیزند و اگر کار برداشته باشندپس از آن سرکار می روند و اگر نداشته باشند ممکن است به خواب روند و به این خاطر لزومی برای تغییر ساعت نیست
۳- صله رحم که یکی از سفارش های دینی ماست با جلو کشیدن ساعت کاهش می باید زیرا در تابستان بویژه ماههای خرداد و تیر با ساعت جدید حدود ۹ بعد از ظهر یا ساعت ۲۱ آفتاب غروب می کند و موقع اذان مغرب می شود و با توجه به آن تا مردم بخواهند از خیابانها به خانه بییند و مغازه ها تعطیل گردد حدود ساعت ۱۰ شب می شود و با خوردن شام می رسیم به ساعت ۱۰٫۳۰ که دیگر نمی توانند به خانه فامیل ها و دوستان رفت و آمد داشته باشند. زیرا در آن موقع وقت مناسبی برای این کار نمی باشد و دیگر اینکه باید به بستر رفته و بخوابند و به تعبیری انسان ها مانند ماشین کوکی می شوند، یعنی خوردن، خوابیدن و کار بدون تفریح و بدون رفتن به گردش و سینما و یا حتی دیدن تلویزیون.
۴-خیلی از شرکتهای خصوصی و مغازه دارها با جلو کشیدن ساعت ،آنها کار خود را به همان اندازه دیرتر شروع میکنندکه بنده خود شاهد بودم که تعداد خیلی زیاد از مغازه ها در حدود ساعت ۸ صبح جدید ، هنوز بسته هستند که به این ترتیب کشیدن زمان به جلو خنثی میشود
۵-بسیاری از خانم های خانه دار و کلا خانواده ها ساعت خود را تغییر نداده و نمیدهند و با همان ساعت قدیم کارهایشان را تنظیم مینمایند و اصولا به ساعت قبلی تعصب و اخت و الفت دارند
۶-با جلو کشیدن ساعت،نماز ظهر در شیفت های صبح مدارس برای دانش آموزان اجرا نمیگردد زیرا وقتی ساعت ۱۳،اذان گفته شود آن موقع شیفت صبح ،مرخص شده اند.
۷-اگر دلیل جلو کشیدن ساعت برای صرفه جویی در مصرف برق باشد اولا تاثیر آنچنانی و خیلی محسوسی ندارد یعنی تمام زندگی مردم را بهم ریختن به یک مفدار کمی صرفه جویی در برق نمی ارزد،به ویژه اینکه ما دارای منابع غنی نفت و گاز هستیم که نیرو گاه های سوختی ما آنچنان در مضیقه نیستند و یا نباید باشند،دیگر اینکه با توجه به رشد سریع تولید برق در کشور ،حال چه از راه سدهای آبی و نیروگاههای خیلی و یا هسته ای و غیره…که بتدریج وارد شبکه میشود این کار یعنی تغییر ساعت با توجه به مشکلات آن ضروری نیست و دیگر اینکه میشود این کار ها را نهایته از ۱۵ اردیبهشت لغایت ۱۵ مرداد ماه که مقداری مصرف برق بیشتر هست و طول روزها به نهایت خود میرسد به مدت ۳ ماه این کار را انجام داد،نه ۶ ماه ، زیرا در فروردین و اردیبهشت که هنوز طول روز خیلی نشده و از آن گذشته مصرف برق هنوز ب پیک خود نرسیده است،پس چه لزومی دارد که این تغییر ساعت از اول اجرا شود؟
۸-از طرفی در رژیم سابق هم که ۲ و ۳ سالی این کار انجام شد با عدم استقبال و مخالفت مردم و بویژه روحانیون مواجه گردید و حال چه اصراری در حکومت نظام مقدس جمهوری اسلامی این کار انجام شود
۹-اذان مغرب و اعشا در حدود ساعت ۲۱ و برای تجمع و برگزاری نماز های جماعت در مساجد حدود ساعت ۲۲ میگردد و تا به منزل برسند دیر وقت هست یعنی با اینکه تازه حدود یک ساعت از شب گذاشته هست نزدیک به موقع خواب میشویم لذا تغییر ساعت تابستان در ایران با فرهنگ ما همخوانی ندارد .
۱۰-خوردن صبحانه از نظر کارشناسان اصول تغذیه بسیار هم هست بویژه برای دانش آموزان که معتقند صرف صبحانه روی یادگیری تاثیر بسیار زیادی دارد و این مسئله آزمایش شده است.اما با جلو کشیدن ساعت که فصل بهار را هم در بر میگیردکه مدارس و دانشگاهها دایر است دانش آموزان فرصت خوردن صبحانه پیدا نمیکنند که این وضعیت روی رشد جسمانی و یادگیری مغزی آنها به شدت اثر سوء و منفی دارد ، و این در حالی است که کارشناسان تعلیم و تربیت معتقدند باید شروع کار مداوم حتی در شش ماهه دوم سال یعنی پاییز و زمستان دیرتر مثلا ساعت ۸ یا ۸:۳۰ صبح آغاز شود که وقت کافی برای خوردن و طی کردن مسافت تا مدرسه و محل تحصیل کودکان و نوجوانان ما داشته باشند چه رسد به اینکه ساعت را هم جلو بکشد که این مسئله بدتر میشود
۱۱-از ابتدای سال پیروزی انقلاب اسلام تا اوایل دهه ۷۰ حدود ۱۵ سال تغییر ساعت راکد ماند و دیگر اجرا نمیشد اما حدود سال ۷۱ به بعد با تصویب هیئت دولت جلو کشیدن ساعت تابستان آغاز شد که در دهه ۸۰ دو سال دولت وقت یعنی در سالهای ۸۵ و ۸۶ آن را اجرا نکرد که در آن دو سال هیچ مسئله و مشکلی در کشور به وجود نیامد ، ولی بعد از آن مجلس شورای اسلامی جون دید دیگر دولت راغب به اجرای تغییر ساعت در شش ماهه سخت سال نیست ، مجلس شورای اسلامی طی طرحی تغییر ساعت تابستانه را تصویب نمود که دولت مجبور شد آن را مجددا از سال ۸۷ اجرا کند
حال امید است موارد فوق مورد توجه نمایندگان محترم مجلس قرار گیرد و آنچه خواست اکثریت مردم می باشد مانند همین ثابت ماندن ساعت رسمی کشور را تثبیت نمایید